سامانه بازاریابی فایل تک روم

جستجو پیشرفته بهترین فایل های ایرانی از سایتهای مختلف علمی

سامانه بازاریابی فایل تک روم

جستجو پیشرفته بهترین فایل های ایرانی از سایتهای مختلف علمی

تحقیق تاریخ منظر علی ع


لینک دانلود خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع :  ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 48 صفحه


 قسمتی متن : 

 

فرزندم ، اگر چه من اندازه همه گذشتگان عمر نکرده ام ، حال کارهای

انان نگریستم اخبار انان اندیشیدم اثارشان سیر نمودم ، طوری مانند

یکی انان گشته ام . بلکه نظر اطلاع عموم سر گذشتشان پیدا کردم ،

گویی همه مردم اولین اخرین افراد انان زندگی کرده ام صاف از

تیره اش نفع ضررش شناختم .*

در مواردی متعدد نهج البلاغه قران مجید ، حاکمیت قانون د رهر دو قلمرو

حیات فردی اجتماعی تصریح شده . ایات قرانی جملات نهج البلاغه به

خوبی توان فهمید تحولات رویدادهایی فرد اجتماع جریان افتد ، تصادفی علت عبارت کلی تر خارج قانون نیست . ایات قرانی جملات نهج البلاغه معنی توان عنوان یک حقیقت پذیرفت واقعیت چنان نیست انسان ها، حتی دیگر جانداران موجودات جان ، حال خود رها شده باشند مجرای هستی ، هیچ چیز شرط هیچ چیز نبوده باشد .

یک انسان ، حتی حداقل اگاهی، داند اگر بخواهد گرسنگی خود مرتفع کند ، حتما باید غذا بخورد . او نمی تواند کاری انجام بدهد اصلا گرسنه نشود اگر گرسنه ، خوابیدن راه رفتن خود سیر کند ! یک انسان، حتی حداقل اگاهی ، داند نمی تواند حتی اندازه یک دقیقه ، زمان رویارویی زمین خورشید تغییری ایجاد کند . عبارت جامع تر ، اگر جهانی ما زندگی کنیم ، یک حادثه ، اگر چه ناچیز ، مستثنی قانون بوده باشد ، دلیل پیوستگی شدیدی همه اجزای جهان ومیان روابط انها وجود دارد ، هر موقعیتی احتمال بروز هر حادثه ممکن خواهد . فرض، اگر حیات انسانی بتواند ادامه پیدا کند (که امکان پذیر نیست )، نه تواند علمی دست بیاورد نه تواند اراده داشته باشد ؛ بلکه طور کلی هیچ حرکتی انسان امکان پذیر نخواهد مگر چه تصادفات پیش بیاورد!

توضیحی رابطه موجودات رویدادهای تاریخ بشری انسان

چنان مبحث گذشته بیان کردیم ، خداوند سبحان، خالق جمیع موجودات حرکات روابط رویدادها، همه سطوح ابعاد هستی ، هیچ احدی نمی تواند توانایی شرکت خالقیت فیض بخشی خداوندی داشته باشد . مورد ، طبیعی مسئله پیش بیاید پس انسان وجود اوردن شئون زندگی تشکیل تاریخش چه کاره ؟ ایا انسان صحنه هستی کاری انجام دهد نقش او فقط نقش وسیله الت ؟ مبحث ، بعضی ایات مربوط استناد کارهای اگاهانه اختیاری بشر خود اوریم :

« ، خداوند نعمتی قومی عطا فرماید ، تغییر نمی دهد مگر وضع خودشان تغییر بدهند . »*

« قطعا خداوند وضع هیچ قومی تغییر نمی دهد مگر انان وضع خود تغییر بدهند . »*

این دو ایه مبارکه ، کمال صراحت ، انسان ساختن سرنوشت حیات خود تشکیل اجزا عناصر تاریخش دارای اختیار معرفی کند . دلیل اجمال سنت الهی ، برمبنای دادگری مطلق خداوند سبحان . زیرا وضعی حیات یک انسان وجود اید ، خواه وضع کیفیتی مطلوب انسان بوده باشد خواه نا مطلوب ، قطعا خود او عوامل وضع وجود اورده ، عوامل جبری بوده وضع مفروض وجود اورده ، اگر قسم اول باشد ، یعنی خود او عوامل وضع وجود اورده باشد پس رضایت اگاهی واختیار وی بوده وضع مطلوب نامطلوب وجود اورده ، بایستی نتایج دریابد . یعنی انسان خود مجرای نوعی خاص حیات قرار داده ، کیفیت معینی زندگی خود برگزیده ، خداوند سبحان ، بدون بخل نیاز همه چیز، وسایل طبیعی عضلانی استعدادهای گوناگون درونی اختیاراو گذاشته بتواند کیفیتی حیات خود انتخاب کرده ، وجود بیاورد ادامه بدهد .

اگر خداوند سبحان کیفیت انتخاب شده وسیله خود انسان تغییر بدهد ، انسان گمان خواهد کرد ، بلکه خدا احتجاج خواهد کرد اگر من همان کیفیت حیات خودم انتخاب کردم ، اختیار داشتم خداوند مطابق مشیت خود تغییر نمی داد ، من چنین چنان کردم وبا کیفیت برگزیده ، رشد وکمال اعلا رسیدم . چه مشیت خداوندی خلقت انسان حیات اوست ، قرار گرفتن وی مسیر کمال اگاهی اختیار خود انسان . هر کیفیتی ادمی حیات خود انتخاب کند ، اگاهی اختیار قدرتش تواند طوری کار بیندازد مسیر کمال ، هدف خلقت اوست ، قرار بگیرد . لذا ، تغییر وضع انسان کیفیتی کیفتی دیگر ، علت مجوزی ندارد .

« اگر اهل ابادی ایمان اوردند تقوا ورزیدند ، البته ما انان برکاتی اسمان زمین باز کردیم ، ولی انان [انبیا حق ] تکذیب کردند ما انان جهت چه اندوختند ، گرفتار کردیم .»*

« وما چه بسا ابادی راکه شکستیم بین بردیم ستمکار بودند .»*

این مضمون سوره حج ، ایه ۴۸نیز امده .

« چه بسا ابادی زندگی فاسد شده [در زندگی خودکامگی فساد راه انداخته بودند]، هلاک کردیم .»*

« فساد خشکی دریا بروز کرد جهت چه مردم اختیار خود اندوختند.»*

از ایه شریفه امثال قران مجید ، خوبی استفاده شود فساد حیات انسان ، هر نوعی بوده باشد ، فقط خود او مستند ، نه خدا ، نه وسایل نیروها استعدادهایی خداوند اختیار او قرار داده .

تو درون چاه رفتستی ز کاخ

چه گنه دارد جهان فراخ

مررسن نیست جرمی عنود

چون تو سودای سر بالا نبود